6ماهگیشو نمی دونی!!!!!!!!!!!
معصومه 6 ماهه: دخملمون تو 6 ماهگی به اوج تپلی خودش رسیده بود خداروشکر نه وزن اضافه داشت نه لاغر بود لپ همچون هلو دستا زردالو چشما نخودی وخوشمزه واااااااااااایییییی خیلی خوردنی شده بودی جیگرم. یواش یواش میتونستی بشینی. جلوت بالش میذاشتیم که نیوفتی اما بعضی اوقات کج میشدی و میوفتادی .الهی ! هوا سرد شده بود و دیگه نمیتونستم تنهایی ببرمت حموم بابایی هم دیر میومد میرفتیم خونه مامان جون یا زنگ میزدم اون میومد خونمون و تو رو میبردیم حموم .اونقد از حموم و آب بازی خوشت میومد که نگو میخواستی با انگشتات آب رو بگیری وقتی انگشتات رو باز میکردی و میدیدی آب نیست دوباره تلاش میکردی عسلکم. خیلی شیرین شده بودی و هر روز یه چیز تازه یاد میگرفت...
نویسنده :
مامان دو فرشته
10:43