***معصومه ناز ما ******معصومه ناز ما ***، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
**فاطمه بانوی ما ****فاطمه بانوی ما **، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

معصومه ، مسافر بهشت

معجزه سه روزه

معصومه33 ماهه: سلام سلام به دختر نازم که با تلاش و هوش سرشارش به مامانی کمک کرد تا از پوشک بگیرمش ، بله معصومه من دیگه پوشک نمیشه و با اعتماد به نفس زیاد مهمونی و گردش میریم و فقط شبها وقت خواب پوشک میشه تا راحت بخوابه ... حالا بگو چ طوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قصه از اونجایی شروع شد که مامانی تشخیص داد که شما خودتو میتونی نگه داری تا پوشک بشی ، از اونجایی که مامانی هم قصد نی نی دار شدن داشت تصمیم گرفت از پوشک بگیردت. مامان بی تجربه از دیگران درخواست کمک کرد و همه و همه یه مدل راه جلوی پاش گذاشتن که به نظر خیلی سخت می اومد که واقعا هم همینطور بود  اونم این که هر یه ربع یه بار ببر دسشویی نگه...
2 ارديبهشت 1393

ولادت بانوی دو عالم مبارک

                                   ولادت با سعادت بانوی دو عالم بر بانوان شیعه مبارک                                  خیلی خوشحالم که دوباره مادر شدم خدایا همه کسانی که در انتظار این موهبت هستند رو بی نصیب نگذار . آمین   ...
31 فروردين 1393

جهت اطلاع

سلام معصومه نازم  از اونجایی که من با این وبلاگ و وبلاگ نویسی 1 سال بعد تولدت آشنا شدم و از تارخ شهریور 91 شروع به نوشتن خاطرات گل دخترم کردم یه سری خاطراتت کا مال قبل از به دنیا اومدنته رو وارد نکردم  این خاطرات رو توی  دفتر خاطراتت نوشتم میخوام اونها رو وارد کنم آخه دیدم خیلی جالبه و وبلاگت کاملتر میشه ! شاید وقت نکنم برات بنویسم به همین دلیل از روی دفتر خاطراتت عکس میگیرم و میذارم گلم . بعضی چیزا رو که یادم بیاد حتما برات مینویسم ...  منتظر باشید ...
25 فروردين 1393

مسافرت دو روزه به شمال

معصومه 32 ماهه: سلام مهربونم امسال عید به خاطر حال مامانی نتونستیم جایی بریم به همین خاطر تصمیم گرفتیم همراه بابا جونینا بریم شمال البته بیشتر جنبه عید دیدنی داشت تا گردش ... رفتیم قائم شهر ، مهمون دایی و دختر دایی عمو رضوان بودیم . صبح پنج شنبه راه افتادیم و ساعت 2 رسیدیم خونه دختر دایی عمو رضوان ... خونشون خیلی با صفا بود  یه خونه وسط باغ بزرگ پر از درخت های جور واجور ، که عطر بهار نارنج هم پیچیده بود آدم مست میشد ما رفتیم قدم زدیم و شما با دو تا فاطمه ها (فاطمه خاله رویا و فاطمه خاله سمیه) کلی بازی کردی ، بعد از نهار رفتیم کنار دریا ، دور بود اما خوش گذشت یه ساعتی کنار دریا بودیم و ع...
7 فروردين 1393

سومین عیدت مبارک معصومه خانوم ما

معصومه 32 ماهه: سلام سلام سلام بهار قشنگمون از راه رسید و ما هم خوشحال و خوشبخت تر  از همیشه در کنار همیم   خدایا شکرت . دخترم ان شاالله امسال برات سرشار از خوشی و سلامتی باشه . مامان و بابا برات بهترین ها رو آرزو دارن                                   امسال یه نی نی کوچولو هم به جمعمون اومده اما هنوز تو دل مامانیه و پاییز قراره روی نازشو ببینیم . معصومه جونم تو خیلی مواظب نی نی هستی و خیلی زود متوجه شدی اون هم موجود ز...
2 فروردين 1393

سال نو مبارک گلکم

سلام مامانی  سال جدید هم رسید و شما 31 ماهه شدی عسلم مبارکت باشه . ایشالا سالای خوبی کنار هم باشیم. حالا که آبجی دار شدی بیشتر به آینده امیدوارم چون خواهر خیلی خوبه ... اسم آبجی کوچولو رو فاطمه گذاشتیم  و دوباره برگشتیم خونه قبلیمون .. اون خونه ای که اجاره کردیم برامون مناسب نبود و اذیتمون میکرد و هیچی به خونه خود ادم نمی رسه واقعا. درست شب عید اثاث آوردیم و هنوز هم جابه جا نشدیم فقط پذیرایی رو آماده کردیم برای مهمونا   این عید سومین عیدیه که کنار مایی خدارو شکر و امسال چون بزرگتر شدی خیلی برات عید دیدنی و مهمون داری جذابه و کلی خوشحالی میکنی ... حالا ایشالا جابه جا که شدیم عکساتو برات میذارم قربونت بشم ...
1 فروردين 1393

خدایا شکر برای مهربونم

معصومه31 ماهه: سلام و هزار تا سلام به مهربونترین دختر دنیا معصومه مهربونم تو با این صفت تو خونمون و تو خونواده معروف شدی اونقدر که مهربونی عزیزکم ... همه نی نی ها مهربونن اما تو محبتت یه جور دیگس بدون منت و درخواسته ... اینو من تنها نمیگم هر کسی که محبتت رو چشیده میگه ...شکر. خدای مهربونم ممنون از اینکه دختر سالم و با احساس به ما دادی .شکر. از وقتی برگشتیم خونه خودمون هم حال من بهتر شده هم حال بابایی و شما . من یکم درد بارداری دارم اما از لحاظ روحی خیلی خوبم .شکر . دیروز رفتم دکتر برای چکاب بارداریم وقتی برگشتیم خونه ازم پرسیدی مامان رفتی دکتر؟ گفتم بله دخترم ، گفتی : نی نی خ...
25 اسفند 1392

بهار 93 داره میاد

سلام دختر نازم چند روز مونده به عید 93 ، ما اومدیم باغ مامان بزرگم  تا با شکوفه های قشنگ عکس بندازیم . هوا عالیه و شکوفه بسیار اما کمی باد میاد و شکوفه های ضعیف تر ریختن روی زمین ، انگار برف اومده و زمین رو سفید کرده خیلی منظره قشنگیه... ما هنوز فاز 3 زندگی میکنیم اما ان شاالله برای عید میخواهیم اثاث کشی کنیم و بریم خونه خودمون گلم تا هم تو راحت بشی و هم من و بابایی آخه اینجا خیلی به سه تایی مون سخت میگذره حالا برو عکسای باغ رو ببین کیف کن عسلی   خوشگل مامان با بدبختی شما رو راضی کردم بالای درخت بشینی تا ازت عکس بگیرم ...             &...
23 اسفند 1392

فرشته کوچولو خوش اومدی

سلام دخترکم                                     ماهگیت مبارک                                                        خیلی خوشحاولیم که داری بزرگ میشی و یه همدم مهربون و دلسوز برامونی خدای مهربونم زبانم از لطف و مهر بونی تو بند اومده و نمیدونم چطور این رحمت الهی و نعمت خدایی رو  شکر کنم خدای مهربونم از اینکه دوباره یه میوه ی بهشتی توی دلم کاشتی و با مهرت اونو پرورش میدی...
1 اسفند 1392

معرفی دو وبلاگ دو دختر ناز ...

سلام مامانی ، سلام دوستای نازم                                      امروز اومدم دو تا وبلاگ دو تا دختر ناز رو بهتون معرفی کنم                                       موهبت......................... noorebeheshti.niniweblog.com         &n...
29 بهمن 1392