***معصومه ناز ما ******معصومه ناز ما ***، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
**فاطمه بانوی ما ****فاطمه بانوی ما **، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

معصومه ، مسافر بهشت

دو تا خبر خوش

سلام گلکم 27 ماهگیت مبارک معصومه جونم دو تا خبر خوش برات دارم  یکی این که 17 دندونه شدی یعنی یه دونه به دندونای قبلیت اضافه شد ولی اونقدر عصبی شدی که نگو میدونم درد داره خیلی هم درد داره مامان فدات شه  دوم اینکه امشب به کمک بابایی مهربون تو دسشویی و روی صندلی جیش کردی  خودت خیلی تعجب کرده بودی اما ما ذوق کردیم ... خداروشکر بابایی خیلی حوصله داره من دقیقه ها مینشستم کنارت تو دسشویی و با هم حرف میزدیم شعر میخوندیم دست میزدیم اما اخبری از جیش نبود در آخر هم دست از پا دراز تر میومدیم بیرون... اما امشب بابایی گفت حرفی از جیش کردن باهات نزنم تو رو تشویق کرد بری رو صندلی بشینی و ماهی های روی دیوار که برات چسبوندیم رو نگاه ...
1 آذر 1392

محرم

  معصومه نازنینم محرم امسال هم از راه رسید و سومین محرم زندگیته عزیزم از امام حسین میخوام لحظه های زندگیت با عشق حسین عجین باشه تو رو میسپارم به عشق حسین علی اصغرش       ...
18 آبان 1392

امام رضا سلام

  معصومه 26 ماهه: سلام مهربونم زیارتت قبول                         بعد از معذرت خواهی از گلکم که دیر به دیر براش مینویسم خبر تازه این که 7 آبان امسال که شما 2 سال و 2 ماهت شد با هم یعنی من و تو به زیارت امام رضا (ع) رفتیم بدون بابایی این که چی شد تنها رفتیم بماند بعدا بر ات تعریف میکنم ، فکر میکردم کاری نداره سفر بدون بابا اما اینطور نبود خیلی سخت گذشت هم به خاطر دوری بابایی هم به خاطر مسئولیت تو که تنها بودم و نگران ... بابایی برامون هتل رزرو کرد و صبح روز سه شنبه بابا...
18 آبان 1392

سوره توحید پیشرفته

 معصومه 26 ماهه: سلام گلکم مامانی عسلی هزار ماشالا داری بزرگ میشی و کارات جالب و جالب تر میشه اما بعضی کارات واقعا کلافه و خستم میکنه مثلا اینکه ما از دست شما فسقلی آب سرد کن یخچال رو بستیم و شیشه آب گذاشتم تو یخچال بلاچه من میری شیشه  رو برمیداری و یه کم میخوری بقیشو خالی میکنی رو زمین یا مبل ... نمیدونم چقد برات جالبه اما من تحمل ندارم... به یه ذره میگی ذی یره به من بشورم میگی بشورمم به آشپزخونه میگی آسپزدانانه سوره توحید پیشرفته بسم لاهه رحمان رحیییییم. دل هو اله احححححححد . اله صمد. لم للد ولم لوییید . ولم یدووون لهووو دوفوووا احد. الهم صلی علا مم مد و آل مم مد.   ...
3 آبان 1392

31 سالگی بابایی

معصومه25 ماهه: سلام معصومه ی نازم                          امروز تولد بابایی بود دیشب براش یه تولد خودمونی و کوچولو گرفتیم خیلی خوش گذشت ایشالا به تو هم خوش گذشته باشه کلی بادکنک بازی کردی و ازمون فیلم گرفتی دوربین رو به ما نمیدادی دایی هر کار میکرد ازت بگیره باز ازش میگرفتی و خودت دست به کار میشدی فدات شم...      همسر عزیزم ، فداکار و مهربونم عاشقانه دو ستت دارم و با تو به بهترین راه عاشقانه رسیدم یعن...
19 مهر 1392

خزانه لغات دخترم!

                                            معصومه 25 ماهه: سلام بلاله مامانی میبینی تو رو خدا از در و دیوار میری بالا ... هر چی هم می ترسونمت میگم میوفدی اوف میشی بازم میری بالا... شلوار که میخوای بپوشی ، میشینی و پاهاتو دراز میکنی یه پاتو با موفقیت وارد شلوار میکنی اما... اون یکی پاتو به جای اینکه پاچه شلوار رو بچرخونی پاتو به زور میکشی تا جایی که دردت میاد و عصبانی می شی و ولش میکنی آخه چی فکر میکنی مامانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟...
10 مهر 1392

یا امام رضا (ع)

سلام مامانی میوه زندگی تولد زیبای حضرت معصومه رو به همه شیعیان و دختر گلم تبریک میگم. امیدوارم صاحب نامت نگهدارت باشه و زیر الطافشون بانویی نمونه بشی .   اینم کادوی روز دختر به شما فسقلی البته موهای نازنینتم کوتاه کردم   روز دختر رو بهت تبریک میگم عسلم . یه زندگی اگه توش دختر نباشه کامل نمیشه چون دلسوز و شیرین زبونی توش نیست خدا رو شکر ما یه دختر داریم و از خدای مهربون تشکر میکنیم که این شیرینی رو به زندگی ما بخشیده ... خدایا سایه مهربانی هایت زندگی ام را خنک کرده و نسیم دلنشینی به من میخورد که دیگر فراموش کردم کسانی هم هستند که در امتحان سختی قرار گ...
25 شهريور 1392