***معصومه ناز ما ******معصومه ناز ما ***، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
**فاطمه بانوی ما ****فاطمه بانوی ما **، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

معصومه ، مسافر بهشت

نوزده ماهگی دختر گلم

1392/1/19 12:20
337 بازدید
اشتراک گذاری

معصومه 19 ماهه:

سلام جیگرم!

سیزده بدر رفتیم باغ مادر بزرگ مامانی خیلی خوش گذشت معصومه جونم حسابی بازی کرد و خسته شد غروب که شد تو چادر مسافرتی باباجون خوابیدی و ما رفتیم وسطی بازی کردیم .عزیزم اون روز خیلی خسته شدی رسیدیم خونه غش کردی و خوابیدی.

جدیدا هر چی بهت میگیم میتونی ادا کنی مثل پرتقال سیب خونه صندلی و سفره سارا شیر فرش و هر چیز دیگه ای که دورو برت باشه بگیم بگو قشنگ ادا میکنی البته با لهجه زیبای خودت. انشاالله تصمیم دارم صداتو ضبط کنم تا برات بمونه جیگرم.

دو سه روزه سرما خوردی و امروز هم بردمت چکاب آزمایش خون ازت گرفتن.الهی مامان فدای دختر صبورش بشه اونقدر آروم گریه کردی که خانومه که ازت خون گرفت دلش برات سوخت دلبرم.

یه خبر خوش برات دارم اما دقیقه آخر برات میذارم این جوری هیجان انگیزتره . انشااله شنبه با عکسش برات میذارم

یه کار جدیدت اینه که خودت از یخچال آب میریزی و میخوری خیلی برات جالبه عزیزم روی پنجه پات وای می ایستی و آب میریزی

چون تو ایام عید بابا صبا خونه بود عادت کرده بودی بابا رو میدیدی صبها که بیدار میشی کل خونه رو میگردی میگی بابا بابا اونم با بغض.

شیرین زبون شدی حسابی جمله میگی در حد لالیگا خیلی زیبا و قشنگ حرف میزنی

ییم لالا اونیم؟    ییم عمه ؟     ییم مامانی؟     نی نی جوش؟      نینی جوجاس؟       بابا بفت آره؟  

هم بییم؟(هم بخوریم)      بلل می اونی؟      ماما! معموووووو  اوش؟ (معصومه کوش؟ دالی میکنه)  و خیلی جمله های دیگه اگه یادم اومد اضافه میکنم

نوید که یکی از عروسکاته میاری که ما پتو پیچش کنیم و تو لالایی بدی کل خونه راه میری و براش لالایی میخونی.

       

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ضحا
20 فروردین 92 11:12
سلام مرضيه جون.ممنون از اينكه بينهايت به ما لطف داري.
مرضيه جون من هر روز يكبار هم كه شده سوره هايي رو كه تا الان به ضحايي ياد دادم رو ميخونم،بعدش يه سوره جديد رو شروع ميكنم به خوندن.در مورد بن بن بن هم از شماره 1 شروع كردم و طبق دستورش پيش رفتم تا الان كه شماره 3 ايم.بيشتر با اسباب بازيهاش بازي ميكنه و مثل معصومه جون عروسكهاشو لا لايي ميده و گاهي وقتها گل يا پوچ بازي ميكنه و تو دستش يه چيزي رو قايم ميكنه و به من ميگه تو كدومه؟
در مورد تربيتش هم از همون روز اول بدنيا اومدنش هر موقع ميديدمش بهش سلام ميدادم.با كلماتي مثل چشم و مرسي و ببخشيد مامان بيشتر باهاش كار كردم.يعني از همون اول چطور با بچه رفتار كني همون هارو رو خودمون پياده ميكنن.
نميدونم اينهارو لازم بود بگم يا نه .بلاخره ببخشيد كه زياد شد.
در ضمن يه پيامي رو هم براتون فرستادم در حد آشنايي نميدونم به دستتون رسيده يا نه.اگه رسيده جوابمو بديد.ممنون.

ممنون عزیزم لطف کردی
مامان بهار
21 فروردین 92 9:41
سال نو مبارک پیشرفت های معصومه جون هر روز پر بارتر مامان مهربون! بزرگ شده خانوم شده واسه خودش!
دخملی شکلک
24 فروردین 92 22:34
دخملی شکلک برگزار میکند مسابقه با شکوه نی نی با حجاب...فقط مخصوص دخملا برای شرکت در مسابقه فقط کافیه: عکس با حجاب نی نی تون رو (فقط 1 عکس) توی یک پست به عنوان مسابقه نی نی با حجاب در وبلاگ قشنگتون قرار بدین و آدرس آپلود شده اون عکس رو برامون توی همین پست بزارید .... مهلــت ثبت نام از 24 تا 31 فروردین ماه و رای گیری از 1 تا 7 اردیبهشت ماه انجام میشه