عید در پیشگاه مولایمان امام رضا (ع)
سلام دخترکم عیدت مبارک
یه روز قبل عید به سمت مشهد مقدس حرکت کردیم با ماشین خودمون با اینکه میدونستیم کار خیلی سختیه با دو تا بچه مسافرت با ماشین اما این کار رو کردیم .
معصومه 3 سال و 7 ماه
خلاصه راه سختی در پیش داشتیم وسایل تا حد امکان کم برداشتیم تا جای شما دوتا راحت باشه .
ساعت سه نیمه شب 29 راه افتادیم و شما خوابیده بودی تا ساعت 4 بعد از ظهر 29 رسیدیم مشهد. خیلی شلوغ بود و همه هتل ها پر بودن ساعت 8 شب بالاخره بابای خسته یه هتل آپارتمان پیدا کرد و ما رفتیم یه خستگی در بیاریم و بعد بریم حرم که از خستگی بسیار خواب موندیم
قرار بود تا 1 بخوابیم بعد بریم حرم اما دقیقا ساعت 3 صبح من با گریه فاطمه بیدار شدم و دیدم کار از کار گذشته و سال تحویل شده
سال یک هزار و سیصد و نود و چهار بر دخمل گلم مهربونم عزیزم شیرین زبونم مبارک